من اصلا ندیدم که شهید بیضایی از شهدای مدافع حرم هستند و راستش رو بگم اگر میدیدم هم متوجه نمی شدم شهدای مدافع حرم یعنی چه؟
پازل کادوی اصفهان-تبریز بعد از شهادت
بعد از شهادت کمیل عزیزم بعضی از وسایل شون از جمله این دفتر رو به من برگردوندند،خاطره جشن تولدی که در منزلمون براشون گرفته بودم را در دفترشون نوشته بودند. چشمم به پشت دفتر افتاد، مطالب کوتاهی از نامه شهید بیضایی به همسرش پشت دفتر چاپ شده بود؛ تازه پشت دفتر رو که خوندم انگار آب یخ ریختند رو سرم تازه متوجه شدم ایشون از مدافعین حرم هستند.
نامه ای که شهید بیضایی به همسرشون نوشته بودند رو از اینترنت جستجو کردم . نامه را خوندم و با قطرات اشک هر سطری را بدرقه کردم.
احساس کردم کمیلم مقابلم نشسته و با لحن همیشه مهربونش داره باهام حرف میزنه و من سرا پا گوشم:
“اگر بدانی صبرت چقدر در این زمان حساس در صیانت از حریم آلالله قیمت دارد، لحظه به لحظه آن را قدر میشمردی؛ حقیقتاً در مسیر تحقق وعده بزرگ الهی قرار گرفتهایم؛ هم من، هم تو.باید بخاطر این شرایط و این توفیق بزرگ شاکر باشیم.
تاریخ دوباره تکرار شده و این بار ابناء ابوسفیان و آل سفیان بار دیگر آلالله را محاصره کردهاند؛ هم مرقد مطهر خانم زینب کبری و هم مرقد مطهر دردانه اهل بیت، رقیه (سلام الله علیهما). ولی این بار تن به اسارت آلالله نخواهیم داد. نقشی بر گردنمان نهاده شده است و باید به سرانجام برسانیمش با هم تا بار دیگر شاهد مظلومیت و غربت فرزندان زهرای مرضیه (سلام الله علیها) نباشیم.”
زندگی یک پازل یکپارچه هست، و ما آن را تکه تکه نگاه می کنیم و پشت سر می گذاریم
صفحات: 1· 2